مسجد امام حسین علیه السلام

گروهی ار بچه های مسجد امام حسین علیه السلام

مسجد امام حسین علیه السلام

گروهی ار بچه های مسجد امام حسین علیه السلام

تحلیلی بر پیامدهای انتخابات انگلیس

انگلیسی که نقشش در اتحادیه اروپا در مقایسه با کشورهایی مثل آلمان و فرانسه کاهش پیدا کرده بود، اکنون سعی می کند از شرایط جدید برای ارتقای جایگاه انگلیس در اتحادیه اروپا استفاده کند.
 
 خبرگزاری فارس: تحلیلی بر پیامدهای انتخابات انگلیس

انتخابات سراسری انگلستان روز پنج‌شنبه برگزار شد و با پیروزی حزب محافظه‌کار به رهبری دیوید کامرون و استقلال طلبان اسکاتلندی به پایان رسید. در این بین هر چند محافظه‌کاران در شمارش کلی آرا کمی بیش از 30‌درصد آرا را به دست آوردند، اما به لطف ساختار انتخاباتی انگلیس، با رسیدن به حد نصاب 326 کرسی یعنی 50درصد به علاوه یک کرسی، مجلس عوام را از آن خود کرده و برای تشکیل دولتی یکدست محافظه‌کار آماده شوند.

عوامل موثر در پیروزی حزب محافظه کار در بریتانیا

علت اصلی که منجر به پیروزی محافظه کاران شد، در درجه اول ناشی از نقاط ضعف حزب کارگر بود. به این دلیل که حزب کارگر نتوانست برنامه های لازم را در زمینه اثباتی ارائه دهد. به عبارتی حزب کارگر سیاست های کلی حزب محافظه کار، بویژه در زمینه های مختلف مثل سیاست خارجی و پرداختن به مسائل رفاه و داخلی را مورد انتقاد قرار داد، ولی خود نیز نتوانست برنامه ی منسجم و مشخصی را برای کسب آرای مردم ارائه دهد. به عبارتی مردم به دنبال برنامه اثباتی و ایجابی ای بودند، که حزب کارگر در قالب آن بتوانند رای جمع کند‏، اما این برنامه ها از طرف حزب کارگر صورت نگرفت . لذا این امر یکی از عوامل شکست چپ ها در انتخابات بود. ضمن این که بخشی از مسائل در اروپا هم در  سیر کلی تحولات نقش دارد، به طوری که در تحولات کلی اروپا راست ها و محافظه کاران دارای سیاست های بهتری در مقابله با رکود هستند . در این بین کسانی که به دنبال خروج کشور از رکود هستند ( به خصوص طبقات بالا ) به آنها رای میدهند. در واقع طبقات بالا در پرداختن هزینه های انتخاباتی نقش عمده ای دارند و این فرصت مجدد را در اختیار آقای کامرون و محافظه کاران در انگلیس قرار دادند. در بعد دیگری خروج از اتحادیه اروپا دلیل مطلقی به منظور کمک به پیروزی محافظه کاران نیست. کما این که اکنون به رغم این که نظر سنجی موضوع خروج از اتحادیه اروپا جدی است، آقای کامرون بعد از رای آوردن اعلام کرد که ما سعی می کنیم از اتحادیه اروپا خارج نشویم.

باید اشاره کرد، مردم انگلستان به این نتیجه رسیده اند که حضور انگلیس در اتحادیه اروپایی برای آنها بیش از آن که فایده ای داشته باشد، هزینه دارد. لذا در میان محافظه کاران شعارهای جدایی از اتحادیه و حفظ شاخص های ملی در کشور تا حدی  قوی تر بودند. در واقع جریان های راست، جریان های سنتی تری هستند و شاخص های ملی در میان آنها جدی تر است .آنها اعتقاد دارند که  توسعه را باید درون ملی  دید. به همین دلیل محافظه کاران از این موج و اینکه که خود را به عنوان بانی اصلی حفظ شاخص های ملی انگلیس قلمداد کنند استفاده لازم را بردند. در  این میان باید توجه داشت که انگلیسی ها با سیری قهقرایی در حوزه های مختلف از جمله رکود اقتصادی و سیاست خارجی مواجه هستند. لذا برای مردمی که نگاه محافظه کارانه و ملی تر دارند، یکی از دلایل اصلی تهدید تعهدات فرا مرزی انگلستان است. از این نگاه این تهدید کشور را از شاخص های قدرت گذشته دور کرده است. به طوریکه اگر در گذشته انگلیس به راحتی سیاست خود را پیش میبرد هم اکنون به شدت احساس ضعف می کند. در این میان محافظه کاران با طرح شعارهای کلان ملی گرایانه از این موج استفاده لازم را بردند.

عوامل پیروزی استقلال طلبان اسکاتلند

 باید توجه داشت که تقابل هژمونیک آمریکایی در شرق آسیا با بازیگرانی مثل چین حداکثری خواهد شد. این جدال فضا برای کنشگری انگلیس در خاورمیانه را مهیا میکند.

همه پرسی استقلال طلبی در اسکاتلند یک بار با شکست مواجه شد . در  همه پرسی سال گذشته استقلال طلبان بسیار خوش بینانه وارد فضای انتخابات شدند. در این بین هر چند عنوان استقلال عنوان قشنگی است و تصور می رفت  اسکاتلندیها به آن رای می دهند. اما بعد از شکست استقلال طلبان این شکست باعث بازسازی درونی شد و این امر باعث شد موفق تر عمل کنند و  بیشترین کرسی اسکاتلند در بریتانیا را به دست آورند. در کنار این امر عوامل دیگری نیز موجب شد استقلال طلبان حجم عمده ای از آرا را به دست آورند. در واقع شعارهایی که استقلال طلبان مطرح می کنند، قابلیت ارزیابی جدی برای مردم اسکاتلند دارد. استقلال طلبان معتقدند که انگلیسیها در پیشبرد شاخصه های وطنی و شاخصه های سرزمین اصلی خود دچار مشکل هستند و نوع نگاه آنها به دیگر کشورهایی (که در حوزه ی قلمرو بریتانیای قرار دارند) یک نگاه درجه دومی است.  این نگاه درجه دومی به اسکاتلند، در حوزه هایی مثل مدیریت خود را نشان می دهند. آنها اعتقاد دارند که اگر مستقل شوند در شاخص های مختلف اقتصادی و سیاسی از رشد بیشتری برخوردار هستند. اما در صورتی پیوستگی به سرزمین بریتانیای سابق کماکان آنها دچار مشکلات و ضعف در توسعه خواهند بود. لذا من معتقدم که در چنین شرایطی این امکان فراهم شد که شعار انتخاباتی طرفداران استقلال اسکاتلند از توفیق بیشتری در بین مردم برخوردار شود.

 دولت جدید در لندن و  سیاست خارجی

سیاست اروپایی دولت

کامرون سعی می کند به اتکای موقعیت بین الملل انگلیس سیاست های اروپایی خود را دنبال کند. در واقع انگلیسی که نقشش در اتحادیه اروپا در مقایسه با کشورهایی مثل آلمان و فرانسه کاهش پیدا کرده بود، اکنون سعی می کند از شرایط جدید برای ارتقای جایگاه انگلیس در اتحادیه اروپا استفاده کند . همین امر باعث می شود که در آینده حضور در سیاست اتحادیه را از موضع قدرت دنبال کند. در این بین باید توجه داشت که خروج یا ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا تنها بستگی به انگلیس ندارد، چون آقای کامرون و محافظه کاران با  خواسته ها ، دغدغه ها و نیازهای داخلی بویژه مشکلاتی در زمینه رکود اقتصادی مواجه هستند. لذا اگر بتوانند از سیاست های اتحادیه  برای کاهش روند و نرخ رکود استفاده کنند به همان میزان می توانند سیاست اتحادیه ای را توجیه کنند. در غیر این صورت مجبورند از کسانی که نگاه ملی گرایانه دارند و معتقدند  انگلیس باید از کشورهای بزرگی باشند که از اتحادیه اروپا خارج می شود، پیروی کنند. در این بین کامرون در واقع  تلاش میکند تا افکار عمومی را به حضور در اتحادیه اروپا ترغیب و اگر اتحادیه اروپا بتواند بر بحران های درونی خود غالب شود برای حفظ کشور در قالب اتحادیه عمل میکند.

 اسکاتلند ،پارلمان و  سیاست خارجی:

موضوع اسکاتلند و استقلال کماکان به عنوان یک موضوع باز و جدی مطرح است، و این موضوع به عرصه سیاست خارجی و سیاست جهانی انگلستان ضربه خواهد زد. این استقلال برای سایر ملیت های داخل بریتانیا هم اثر گذاری خاص خود را خواهد داشت.

 سیاست های امنیتی و دفاعی:

سیاست انگلیس بیش از گذشته معطوف به درون و رفع مشکلات درونی خواهد بود. آنها در زمینه دفاعی و امنیتی، کماکان چارچوب سیاست های قبلی خود را پیش می برند . در واقع یکی از شاخص های قدرتی (که انگلیسیها بر اساس سیاست های سنتی شان به آن می بالیدند، حوزه ی نفوذ بریتانیشان بود) اما کاهش این حوزه به همان میزان قدرت مانور و چانه زنی انگلیسها را در عرصه بین المللی کاهش می دهد. لذا در مورد سیاست بین الملل سعی می کنند از سطح یک بازیگر متوسط به سمت بازیگری که امکان و توان تاثیر گذاری بیشتری دارد، به پیش روند.

حضور استقلال طلبان و رابطه انگلستان و امریکا:

انگلیس ها از دهه 1970 میلادی در عرصه بین المللی راهبرد خاصی را در سیاست خارجی خود تعریف کردند. بر این مبنا سیاست خارجی لندن دنباله رو سیاست خارجی آمریکا یا همتای با آمریکا قرار دارد. از همین منظر هم به منافعی دست یافتند. با این حال در شرایط کنونی عواملی از جمله کاهش نقش کلی انگلیس در عرصه های مختلف به جایگاهی (که لندن برای خود تعریف کرده بودند) ضربه زده است.

 نگاه لندن به خاورمیانه:

سیاست خارجی کلان انگلیسی ها به گونه ای نیست که با یک انتخابات عوض شود. این سیاست تقریبا ثابت است. در بحث خاورمیانه محافظه کاران سعی می کنند، دخالت بیشتری در تحولات خاورمیانه داشته باشند. منافع انگلیسیها در خاورمیانه ریشه در منافع استعماریشان دارد و  هر دو حزب اصلی این رویکرد را پیش بردند. بالتبع محافظه کاران خیلی جدی تر و سریع تر سعی می کنند این سیاست را پیش ببرند. بویژه این که من اعتقاد دارم که روابط محافظه کاران با برخی از بازیگران مداخله ساز منطقه مانند رژیم های عرب مرتجع و صهیونیست ها خیلی جدی تر و گسترده تر خواهد بود. باید توجه داشت که تقابل هژمونیک آمریکایی در شرق آسیا با بازیگرانی مثل چین حداکثری خواهد شد. همین امر باعث خلا قدرت آمریکا در منطقه می شود و همگان هم سعی می کنند از این خلا استفاده کنند. همان طور که آقای اولاند رئیس جمهور فرانسه سعی کرد فرانسه را در این زمینه جایگزین امریکا کند، همان سیاست را هم انگلیسی ها پیش خواهند گرفت و قطعا آقای کامرون سیاست تازه خود را در قبال خاورمیانه اعلام خواهد کرد.

این یادداشت از متن گفتگو با دکتر فلاحت پیشه تهیه شده است.

منبع فارس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد